چیلک
فرهنگ اسم ها
معنی: توت فرنگی
برچسب ها: اسم، اسم با چ، اسم دختر، اسم ترکی
لغت نامه دهخدا
چیلک. [ ل َ ] ( اِ ) چینه. رجوع به چینه شود.
چیلک. [ ل َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان ییلاق بخش حومه شهرستان سنندج. در 26 هزارگزی خاور سنندج و 2/5هزارگزی جنوب شوسه سنندج به همدان واقع است. کوهستانی و سردسیر و محصولش غلات است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
فرهنگ فارسی
چیلک دهیست از دهستان ییلاق بخش حومه شهرستان سنندج .
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
جایی خوندم به معنای توت فرنگی هست!
به کوردی به هیزم برای اتش روشن کردن چیلک یا چیلگ می گویند .
واژه چراغ هم از این کلمه گرفته شده است
که چراغ اجداد انسان همان آتش هیزم بوده است
در کوردی به شاخه یا شاخک چل گفته می شود.
و چوبی که دارای شاخک باشد . و شاخه درخت زودتر می سوزد
واژه چراغ هم از این کلمه گرفته شده است
که چراغ اجداد انسان همان آتش هیزم بوده است
در کوردی به شاخه یا شاخک چل گفته می شود.
و چوبی که دارای شاخک باشد . و شاخه درخت زودتر می سوزد
به گویش شهرمیان اقلید شاخه نازک خشک درخت
چیلک، خم ( Gang Cask ) [اصطلاح دریانوردی]:بشکه حمل آب از ساحل که کوچکتر از بشکه های 220 لیتری است.