چیق

لغت نامه دهخدا

چیق. ( ترکی ، اِ ) رجوع به چیغ شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) پرده مانندی که آنرا از چوبهای باریک سازند و جلو در اطاق آویزند .

گویش مازنی

/chigh/ آب کش برنج – صافی

پیشنهاد کاربران

بپرس