دیکشنری
مترجم
بپرس
چیزخور
/Cizxor/
مترادف چیزخور
: دواخور، مسموم
معنی انگلیسی
:
poisoned
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
چیزخور. [ خوَرْ / خُرْ ] ( ن مف مرکب ) مخفف چیزخورده. || مجازاً زهرخورانیده. مسموم شده. زهرخورده.
فرهنگ فارسی
مخفف چیز خورده . یا مجازا زهر خورانیده . مسموم شده . زهر خورده .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها