مبارزی که به مردی و چیره دستی و رنگ
چنو یکی نبود در میان بیست هزار.
فرخی.
حربی سخت بکردند یاران میهم بن رونک چیره دستی کردند... عبداﷲبن احمد هزیمت شد. ( تاریخ سیستان ص 311 ).به کار شهی هر که سستی کند
بر او هر کسی چیره دستی کند.
اسدی ( گرشاسب نامه ).
ای شاه سوارملک هستی سلطان خرد به چیره دستی.
نظامی.
خدا داده این چیره دستی که هست مشو بر خدادادگان چیره دست.
نظامی.
|| سرکشی. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).