چگاله


معنی انگلیسی:
concentrate

لغت نامه دهخدا

چگاله. [ چ َ ل ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان بیرگان بخش اردل شهرستان شهر کرد که در 48 هزارگزی شمال باختری اردل ، نزدیک به راه عمومی واقع است و 130 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه. محصولش غلات ، کتیرا، پشم و روغن. شغل اهالی زراعت و گله داری وراهش مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).

فرهنگ فارسی

دهی از دهستان بیرگان بخش اردل شهرستان شهرکرد .

فرهنگستان زبان و ادب

{condensate} [شیمی] محصول مایعی که از چگالنده خارج می شود

پیشنهاد کاربران

بپرس