چکیدهٔ جگر

پیشنهاد کاربران

لای جگر. [ ی ِ ج ِ گ َ ] ( ترکیب اضافی، اِ مرکب ) کنایه از خون جگر است. ( آنندراج ) :
آنجا که دیده سیر ز لای جگر بود
سائل دگربخواب نبیند کریم را.
قاسم مشهدی ( از آنندراج ) .
چکیده ٔ جگر ؛ کنایه از خون جگر است. ( از آنندراج ) :
غذای جان و تنم از چکیده ٔ جگر آمد
هرآنچه کاستم از خویش هم بخویش فزودم.
حاتم مشهدی ( از آنندراج )