چکودل

پیشنهاد کاربران

معنیِ چَک و دِل ( čak o del ) در گویشِ سیستانی:
چَک و دِل ( čak o del ) = بی طاقت/بی تاب/بی قرار/حسرت به دل. . .
چَک و دِل شْدَء ( :čak o del šda ) چَک و دِل شدن= در انتظارِ چیزی بیقرار و بی طاقت شدن/بی تاب شدن برایِ رسیدن به چیزی/سرآمدنِ صبر در انتظارِ چیزی/ولع داشتن برایِ خوردنِ چیزی، یا شنیدنِ حرفی، یا انجامِ کاری. . .
...
[مشاهده متن کامل]

چَک و دِل کَردَء ( :čak o del karda ) چَک و دِل کردن= دلِ کسی را ( درانتظارِ خوردنی یا گفتنِ حرفی یا انجامِ کاری ) آب کردن/بی تاب و بی قرار کردنِ کسی/کسی را در مطلوب و آرزویی انتظار دادن. . .

خلاصه بگیم یجورایی نسبتیه ک به آدمای گشنه چشم میدن
آدمی ک گشنه چشم باشه زود چک و دل میشه مثلا میگن فلانی چون غذای مورد علاقش کمتر از دوستشه چک و دل شده
میشه عجله کرد برای چیزی. دلزدگی . انتظار الکی
البته همه ی مواردی که دوستان توضیح دادن درسته اما نزدیک ترین کلمه به این جمله توذوق خوردن میشه
�چکودل� در بلوچی
نزدیک به معنی �دلزده� در فارسی هست . با این تفاوت که به واسطه عدم رسیدن به احساس رضایت در یک فعل مثل خوردن، آدم چکودل میشه، ! مثل وقتیکه غذای خوشمزه ای کم و یا غذای مورد علاقه آدم شور باشه ، میگن چکودل شدم. توجه کنید این حس نسبت به غذا نیست این دلزدگی به خاطر سیر نشدن و یا لذت نبردن از خوردن غذای مورد علاقه آدمه !
...
[مشاهده متن کامل]

خیلی ساده هست. میشه هول شدن در هنگام خوردن یک غذای خوشمزه. توصیف دیگه ای نداره. در اصل یک حس غریزی میباشد. یعنی باید در شرایط چک و دل قرار بگیری یا کسی را در این حالت ببینی تا حسش کنی. معادل فارسیش میشه
...
[مشاهده متن کامل]
همون ( هول شدن در هنگام خوردن یک غذای خوشمزه ) . البته بیشتر فقط یک بلوچ میتونه با شنیدن کلمه ی چکّ و دل در جا حس وحالتش را درک کنه ولا غیر. . .

چک و دل ب زبان سیستانی 💙💜💜💜معادل پارسی حسرت خوردن
تو کینا
کودکی کہ رگ گردنش بگیرہ میگن چکدل شدہ۔
دست پاچگی ، تقریبا نزدیکترین معنی این کلمه بلوچیه
چکودل یا همون چطی بلوچی خودمون
توضیحات تمام وکمالمون را برادرمون بالاچ داد
واقع همه این توضیحاتی که دوستان بیان کردن، هیچکدوم بصورت کامل و تمام معنای چک و دل رو نمیرسونه. بنده خیلی دنبال معادل پارسی این کلمه بودم، اما هر چی گشتم معادل کاملش در زبان پارسی وجود نداره. چون چک و دل حالتی هست از ترکیب چندین حالت یکجا. که هر بلوچ با شنیدن این کلمه، راحت معنی اون رو میفهمه. ولی نمیتونه برای یک غیر بلوچ توضیحش بده. یا بقولی《 یدرک و لا یوصف》 قابل درک هست، ولی قابل وصف نیست.
...
[مشاهده متن کامل]

همچنین طی تحقیقاتی که داشتم، به کلمات دیگه ای هم برخوردم که در پارسی معادلی ندارن.

بیشترین حالت اینه که ، ، بر میگرده به تو ذوق خوردن همچین معنی داره
چکدل یعنی اینکه منتظر کسی یا چیزی باشی پیداش نشه نگاه اینور انور بکنی زیادانتظار بکشی
معنیش به فارسی به نظرمن میشه مثلا برای غذا اگه کم باشه میگن هیچ جای دلمو نگرفت
میل شدید ناگهانی
چکودل یک کلمه بلوچی هست که صدتا معنی داره به فارسی
و هیچ کلمه فارسی ندارد
معنیش سوسو دل میشه
برای چکودل نمیشه معادل پارسی کلمه ای رو بیان کرد چون چکودل شدن به معنای واقعی یعنی لذت نبردن از خوردن چیزی حالا به هر دلیلی یا کسی با شما همکاسه میشه یا یواشکی می خورید یا خیلی کمه بهر حال از لذت کافی نبردن در خوردن هر چیزی میگن چکودل شدم
خیلی ساده. . . چشم دل گشنه
در واقع همه این توضیحاتی که دوستان بیان کردن، هیچکدوم بصورت کامل و تمام معنای چک و دل رو نمیرسونه. بنده خیلی دنبال معادل پارسی این کلمه بودم، اما هر چی گشتم معادل کاملش در زبان پارسی وجود نداره. چون چک و دل حالتی هست از ترکیب چندین حالت یکجا. که هر بلوچ با شنیدن این کلمه، راحت معنی اون رو میفهمه. ولی نمیتونه برای یک غیر بلوچ توضیحش بده. یا بقولی《 یدرک و لا یوصف》 قابل درک هست، ولی قابل وصف نیست.
...
[مشاهده متن کامل]

همچنین طی تحقیقاتی که داشتم، به کلمات دیگه ای هم برخوردم که در پارسی معادلی ندارن.

یعنی چیزی که میخوری هی ازت بگیرن یا کم باشه من بلوچ هستم و معنیش اینه
حرص خوردن در اصطلاح زبان بلوچی چکودل شدن نام دارد
داری غذا میخوری از یطرف گرسنگی فشار داده و از طرف دیگر غذاکم هم ا ست وبسیار لذیذ
بعد ی بنده خدایی میاد با شما هم کاسه میشه اعصابت بهم میریزه دراین حالت ما میگیم چکودل شدیم
بیشترین کاربرد آن در خوردن است اما در مورد سایر کارها هم استفاده میشه
معنای تقریبی میشه ترسیدن از سیر نشدن از غذا یا چیزی مثل خواب یا تفریح و. . .
هیچ معادلی برای چکودل وجود ندار
حرص خوردن میش
دلهره
رنجیدن ناراحت شدن
وقتی غذاکم باشدادم حالش گرفته میشه به زبان بلوچی چکودل میشه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٩)

بپرس