چکمیزک. [ چ َزَ ] ( اِ مرکب ) بیماریی است که به سبب آن بول آدمی یا حیوانات دیگر قطره قطره میچکد و آن را بعربی تقطیرالبول خوانند. ( از برهان ). مرضی که بول قطره قطره بچکد و به تازی تقطیرالبول گویند. ( جهانگیری ). مرضی که میز یعنی بول قطره قطره چکد و به تازی تقطیرالبول گویند. ( رشیدی ). چکه چکه میزیدن و شاشیدن و آن مرضی است که بول آدمی قطره قطره چکدو آن را بعربی تقطیر البول گویند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). سلس البول ؛ شاشیدن قطره قطره. شاش بند. ( در اصطلاح روستائیان فیض آباد محولات بخش تربت حیدریه ). چکه چکه آمدن بول. و رجوع به چکمیزک زده و چکمیزک شدن شود.
فرهنگ فارسی
مرضی که انسان نتواندادرارخودرانگه دارد ( اسم ) مرضی که انسان نتواند ادرار خود را نگاه دارد و ادرار چکه چکه خارج میشود سلس البول تقطیرالبول .
فرهنگ معین
(چَ زَ ) (اِ. ) = چک . چکره . چکه : مرضی که انسان نتواند ادرار خود را نگاه دارد و ادرار چکه چکه خارج می شود، سلس البول ، تقطیر البول .
فرهنگ عمید
بیماری ای که فرد نمی تواند ادرار خود را نگاه دارد و بول چکه چکه خارج می شود.