چکش خور. [ چ َک ْ ک ُ خوَر / خُر ] ( اِمص مرکب ) قابلیت تخته شدن و کوفته شدن. ( ناظم الاطباء ). || ( نف مرکب ) فلزات چکش پذیر. مواد چکش خور. خایسک پذیر. و رجوع به چکش خوردن و چکش خوری شود.
sequacious (صفت)تابع، پیرو، نرم، چکش خور، اهل تقلید، لوله شو، نصیحت پذیرmalleable (صفت)متورق، نرم و قابل انعطاف، چکش خور