چپیره


معنی انگلیسی:
assembly, convention, crowd, multitude

لغت نامه دهخدا

چپیره. [ چ َ رَ / رِ ] ( اِ ) جمعگشتن بود قومی را. ( فرهنگ اسدی ). آماده شدن. ( شعوری ). چبیره. اجتماع و ازدحام مردم و سپاه :
بفرمودشان تا چپیره شدند
سپاه و سپهبد پذیره شدند.
فردوسی ( از فرهنگ اسدی ).
رجوع به چبیره شود.

فرهنگ فارسی

جمعیت، عدهای ازمردم که برای کاری دریک جاگرد آیند
( اسم ) آمادگی و گرد آمدن مردم بجهت شغلی و کاری .

فرهنگ معین

(چَ رِ ) (اِ. ) آمادگی و گرد آمدن مردم برای انجام کاری .

فرهنگ عمید

عده ای از مردم که برای کاری در یک جا گرد آیند، آمادگی و اجتماع مردم برای کاری، جمع، جمعیت: بفرمودشان تا چپیره شدند / هزبر ژیان را پذیره شدند (فردوسی: ۲/۵۰ ).

پیشنهاد کاربران

چَپیره:
دکتر کزازی در مورد واژه ی " چپیره" می نویسد : ( ( چپیره به معنی "گروه مردمان" است و واژه کم کاربرد در شاهنامه و دیگر متن های کهن . ) )
( ( پذیره شدن را، چپیره شدند؛
سپاه سپهبَد پذیره شدند ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص۴۳۰ )
در معماری و مرمت = قسمت جمع شده در گنبد.
تجمع برای امر مشترک
چَپیره، چَبیره - واژه فارسی میانه ( پهلوی )
پویش!
چَپ: کوتاه شده واژه ی چَپیدن و جمع شوندگی -
انبوهی از مردمان که بدای کاری دورهم گرد می آیند!
.
ایر ( ēr ) : پسوند همراهی و دارندگی اوستایی و پهلوی
...
[مشاهده متن کامل]

مانند: دَبیر یا دیپیر ( دَب یا دیپ: نوشته، متن )
.
اَ یا ه غیر ملفوظ یا بیان: حالت مفعولی مَعه یا بایی ( instrumental )
.
معنی: پویش، انجمن گشتن، دور هم جمع شدن، دورهمی -
آماده، ساخته و پرداخته ( بسیجیده ) ، آراسته، مُهَیا -
انجمن، کانون، اتحادیه، خودجوش کده! - گروه، دسته، خیل - باشگاه، پاتوق - کارزار، معرکه! - کاوش، واکاو
.
پادشاهی کی کاووس و رفتن او به مازندران، بخش14:
بفرمودشان تا چَپیره شدند
هُژَبر ژیان را پذیره شدند

منابع• https://abadis.ir/fatofa/چبیره/

بپرس