چپه شدن. [ چ َ پ َ / پ ِ / چ َپ ْ پ َ / پ ِ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) معلق شدن. وارون شدن. برگشتن ظرفی که آب یا غذا در آنست. واژگون گشتن. به پهلو افتادن چیزی. چنانکه گویند: کاسه آش چپه شد. دیگ چپه شد. اتومبیل چپه شد و غیره.
( مصدر ) برگشتن اتومبیل و مانند آن بیک سمت واژگون شدن .معلق شدن ٠ وارون شدن ٠ برگشتن ظرفی که آب با غذا در آنست ٠ به پهلو افتادن چیزی .