چپانیدن
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
مترادف ها
باطل کردن، چپانیدن، معاف کردن، اجازه عبور دادن، مجانا فرستادن، مهر زدن
چپانیدن، چپاندن، باشتاب یاد گرفتن، خودرا برای امتحان اماده کردن
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید