فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
اصطلاحات و ضرب المثل ها
بی هیچ نظم معین؛ پراکنده
مثال:
آنقدر مست بود که چپ اندرقیچی راه می رفت و به عابران تنه می زد.
پیشنهاد کاربران
آشفته، مغشوش، شلم شوربا، درهم و بی نظم و ترتیب
چپ اندر قیچی: [عامیانه، اصطلاح] نامنظم و نامرتب، بی نظم و قاعده.