چوگان زر. [ چ َ / چُو ن ِ زَ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از تیغ است. ( غیاث اللغات ). کنایه از شمشیراست. ( آنندراج ). شمشیر. ( ناظم الاطباء ) : دست وی از قوت چوگان زرکرد پر ازگوی زمین سر بسر.( آنندراج ).