چوگان بازی. [چ َ / چُو گام ْ ] ( حامص مرکب ) عمل چوگان باز. یکی از بازیهای بسیار قدیم است. واضع و عامل اصلی آن کاملاً روشن نیست. بعضی آن را به ایرانیان نسبت میدهند و میگویند: «چون اسکندر تصمیم گرفت به ایران حمله کند «دارا» گوی و چوگانی برایش فرستاد تا بجای کشورگشائی ببازی پردازد ». در سال 1150 م. شیرین ، دختر یکی از امپراطوران مسیحی چوگان بازی را یاد گرفته بود و شوهر او را زن دیگری دوست میداشت. روزی شیرین با رقیب عشقی خود شرط بست که با هم چوگان بازی کنند. اگر شیرین در مسابقه پیروز شد آن زن دست از شوهر وی بردارد و اگر آن زن مسابقه را برد، شیرین از شوهر خویش چشم بپوشد. در این مسابقه شیرین شکست خورد. این بازی سالها پس از آنکه در ایران رایج بود به هندوستان و از آنجابه کره و چین و ژاپن رفت و اولین بار انگلیسها آن را از مشرق زمین به اروپا بردند. یکی از دیپلماتهای انگلیسی بنام « چارلز زمبول » که در رأس هیئتی به ایران آمده بود، در بازگشت خویش به انگلیس اولین باشگاه چوگان بازی را در انگلستان تأسیس کرد. افسران انگلیسی ارتش هندوستان شیفته این بازی شدند و بدیهی است که در مراجعت به اروپا آن را رها نکردند و به تمرین میپرداختند، تا جائی که در سال 1869 م. اولین مسابقه رسمی چوگان بازی در انگلستان انجام شد. لیکن این مسابقات بسیار آشفته و نامنظم بود. بعدها نظم و ترتیبی به آن دادند و قواعد و مقرراتی برای آن وضع کردند.ابتدا از تعداد هر دسته کاستند و آنها را از هشت نفر به پنج نفر رساندند و پس از چندی بچهار نفر رسانیدند. اسبها را کوچک تر انتخاب کردند و بازی سریعتر انجام میشد. کم کم بیشتر کشورهای قاره اروپا بچوگان بازی پرداختند و باشگاههای چوگان تأسیس کردند. در این بازی اسب بمنزله یک ابزار کارست و حال آنکه در سوارکاری اسب عامل اصلی است ، یعنی مانند توپ و چوگان است.مدت بازی حداکثر هشت دورست و هر دور آن هشت دقیقه است. در خلال بازی سه دقیقه برای استراحت منظور شده است و چوگان باز میتواند در این فاصله اسب دیگری برگزیند. زمین بازی 275 متر طول و 140 متر عرض دارد و از چمن پوشیده شده است. وزن گوی ها 135 گرم و قطر آنها هشت سانتیمتر و نیم و جنس آنها از چوبست. هریک از افراد دسته نقش معین دارند و افراد شماره گذاری شده اند.
فرهنگ فارسی
قسمی بازی که وسیل. آن چوگان و گوی است و آنرا سواره یا پیاده بازی کنند .
فرهنگ معین
( ~. ) (حامص . ) نوعی ورزش و بازی که وسیلة آن چوگان و گوی است ، و آن را سواره یا پیاده بازی کنند.