مترادف چونی: چگونگی، کیفیت متضاد چونی: چندی، کمیت معنی انگلیسی:
qualification, qualitative, quality, status
لغت نامه دهخدا
چونی. ( حامص ) چگونگی. ( ناظم الاطباء ). مقابل چندی و کمیت. ( فرهنگ فارسی معین ). کیفیت. ( یادداشت مؤلف ) : دعوی که مجرد بود از شاهد معنی باطل شودش اصل به چونی و چرائی.
سنائی.
فرهنگ فارسی
چگونگی کیفیت مقابل چندی کمیت .
فرهنگ معین
(حامص . ) چگونگی ، کیفیت .
فرهنگ عمید
چگونگی، کیفیت.
دانشنامه عمومی
چونی (داغستان). چونی ( به لاتین: Chuni ) یک منطقهٔ مسکونی در روسیه است که در شهرستان لواشینسکی واقع شده است. [ ۱]
چگونه ای؟ قید استفهام است. میان اینهمه محنت نگوییم چونی کسی که چون تو کس دارد او چه غم دارد ( جمال الدین اصفهانی )
چونی اگر چگونگی باشد اینست و اگر به پرسش از کسی باشد برابر است با چگونه ای - تو؟و ان پرسش تندرستی و روزگار باشد و این پارسی سره است چونم چونی چونست چونیم چونید چونند ز من مپرس که چونی ز او بپرس که چونست ... [مشاهده متن کامل]
- ز من مپرس که در دست او دلت چونست از او بپرس که انگشهاش در خونست سعدی همی گفت چونی به درد اندرون تنی دردمند و دلی پر ز خون فردوسی بپرسید ازو فرخ اسفندیار که چونست شاه آن گو نامدار گفت چونی و دل تو چونست از دل این خسته جگر را چه خبر مولوی ایا مربی جان از صداع جان چونی؟ ایا ببرده دل از جمله دلبران چونی؟ ز آفتاب که پرسد که چون همی گردی؟ به گلستان که بگوید که گلستان چونی؟ ز روی زرد بپرسند درد دل چونست ولی کسی بنپرسد که ارغوان چونی؟ چو روی زشت به آیینه گفت چونی تو بگفت من چو چراغم تو قلتبان چونی؟ مولوی ز من مپرس چونی، دلی چو کاسۀ خونی . ز اشک پرس که افشا نمود راز درونی عارف قزوینی
چونی در زبان کردی به معنی: چطوری
به معنای احوال پرسی است
چونی به معنای کردی یعنی حالت چطور است
نزد عرب زبانان مسلط به فارسی و در مناطق جنوبی معادل همان "کونی" می باشد
چونی : چونی یکی از معقولات دهگانه است ( معقولات عشر ) که عبارتند از : یک مقوله جوهر و نه معقوله ی عرض : کم ، کیف ، اَین ، متی ، وضع ، اضافه ، له ، فعل ، انفعال . به نظر ارسطو و پیروان او هیچ وجودی خارج از این ده مقوله نیست . بهمین مناسبت اجناس عالیه نیز بر آنها اطلاق می شود . قدما در تعریف کیف گفته اند " عَرَضی است که لذاته اقتضای قسمت ولا قسمت نکند ( جرجانی : تعریف 165 ) چون ذات باریتعالی ورای همه ی موجودات است . بنابراین خارج از حوزه ی مقولات عشر - که یکی از آنها مقوله ی کیف است - قرار دارد ، و ذات او "کیف " و " چگونگی " ندارد و بعضی از قدما معنی لطیف را را از اسماء الاهی است بهمین معنی گرفته اند که لطیف آن است که بی چگونگی ادراک شود . ... [مشاهده متن کامل]
ای در دل مشتاقان از یاد تو بستانها بر حجت بی چونی ، از صُنعِ تو بُرهانها ( تازیانه های سلوک، نقد و تحلیل قصاید سنائی، دکتر شفیعی کدکنی، زمستان ۱۳۸۳، ص 245. )
چونی یعنی حالت چطوره
تو کردی بیشتر برای احوال پرسی استفاده میشود یعنی چطوری
یعنی چگونه ای ؟چطوری ؟؟در زبان کردی و فارسی باستان این معنا را داشت.