چوغولی

لغت نامه دهخدا

چوغولی. [ چ ُ غ ُ ] ( حامص ) چغلی. خبرگیری. || شرح اعمال کهتری نزد مهتری بقصد مجازات شدن وی. رجوع به چوغولی کردن شود. || غدر و دغا. ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران