چورپور. ( اِ ) به معنی چور است. ( جهانگیری ). بمعنی چور باشد که تذرو است و او را خروس صحرائی گویند. ( برهان ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به چور شود.
فرهنگ فارسی
( اسم ) تذرو خروس صحرایی . بمعنی چور است ٠ بمعنی چور باشد که تذر است و او را خروس صحرائی گویند ٠