چوخه

/Cuxe/

لغت نامه دهخدا

چوخه. [ خ َ / خ ِ ] ( اِ ) چوخا، جامه پشمین. || جامه پشمینی که نصارا پوشند :
مولو مثال دم چو برآرد بلال صبح
من نیز سر ز چوخه خارا برآورم.
خاقانی.
رجوع به چوخا شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - جام. پشمی خشن که چوپانان و برزیکران پوشند ۲ - جام. پشمی ضخیم که راهبان نصاری پوشند .
چوخا جام. پشمین ٠ یا جام. پشمینی که نصارا پوشند ٠

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
واژه ی چوخه از دو واژه ی چو و خه فارسی هست واژه چو از ریشه ی واژه ی چون و واژه ی خه از ریشه ی واژه ی خوب فارسی هست.
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

چوخهچوخهچوخهچوخهچوخهچوخه
چوخه کلمه ای تورکی است که در اصل چوخابوده و به معنی لباس پشمی می باشد لغتنامه شاهمرسی
در زبان آریایی ( فارسی و به ویژه کوردی ) هر واژه دو حرفی با صامت ( آ ، و ، ی ) ترکیب میشود و واژگان جدید ساخته میشه
آ بگذارید میان دو حرفی میشه حاصل
ی بگذارید میان دو حرفی میشه بهترین حالت اون چیز
...
[مشاهده متن کامل]

و بگذارید میان دو حرفی میشه جا انجام اون کار
چخ = دنگی برای راندن و دور کردن سگ
چاخ = مهیا
چیخ = لون حصیر بافته شده دور چادر میذارند مانند دیوار حصیری است برای محافظت
چوخ = فاجع چوخی = فاجعه فواجع = چوخان
چوخه ، چوخا = سیپال ( لباس ) بالا تنه مردان جنس پشم

بپرس