چوب قلم

لغت نامه دهخدا

چوب قلم. [ ق َ ل َ ] ( اِ مرکب ) پاره چوب باریکی که یک سرش ( سری که به آن نیش آهنین پیوندد و یا در آن نیش آهنین گذارند ) ستبرتر از سر دیگر باشد و هر چه از سربدم رود رفته رفته باریکتر شود. امروز بیشتر آن را از کائوچو و نظایر آن میسازند و بهمین نام مینامند.

فرهنگ فارسی

پاره چوب باریکی که یک سرش ستبر تر از سر دیگر باشد و هر چه از سر بدم رود رفته رفته باریکتر شود . امروز بیشتر آنرا از کائوچو و نظایر آن میسازند و بهمین نام مینامند .

پیشنهاد کاربران

بپرس