چوب خوار

لغت نامه دهخدا

چوب خوار. [ خوا / خا ] ( نف مرکب ) که چوب خورد. خورنده چوب. چوب خوارنده. || ( اِ مرکب ) کرمی باشد که چوب و هر چیز که بر زمین افتاده باشد از جنس پشمینه و پلاس بخورد و ضایع سازد. ( جهانگیری ) ( برهان ) ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). انواعی از حشره که چوب خورند چون موریانه و غیره. کرمی که تیر و چوب هر چه بیاید بخورد. ( یادداشت مؤلف ). جانوری است چوبخواره که آن را موریانه نامند و عرب ارضه خواند. موریانه. دیوک. دیوچه. اورنگ ( در تداول مردم قزوین ): رمّه ، کرمک چوبخوار. ( منتهی الارب ). رجوع به موریانه شود. || مرغیست. || زرد شده و کوفته شده. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) کرمی است که چوب و پشمینه و پلاس را بخورد و ضایع سازد ارضه .

فرهنگستان زبان و ادب

{wood borer} [مهندسی منابع طبیعی- محیط زیست و جنگل] حشره ای که برای استقرار یا تغذیه بافت آبکش و چوب درخت را سوراخ می کند

مترادف ها

xylophagous (صفت)
چوب خوار

پیشنهاد کاربران

بپرس