چهره شوی

لغت نامه دهخدا

چهره شوی. [ چ ِ رَ/ رِ ] ( نف مرکب ) که رخساره شوید. شستشودهنده صورت. || محوکننده صورت. زایل کننده رخسار.
- چهره شوی حیات ؛ محوکننده ٔآثار زندگانی :
مرگ است چهره شوی حیات تو همچو می
می بر کف است چهره پر از چین چه مانده ای.
خاقانی.

فرهنگ فارسی

رخساره شوید . یا محو کننده صورت . زایل کننده رخسار .

پیشنهاد کاربران

بپرس