چهره خیز

لغت نامه دهخدا

چهره خیز. [ چ ِ رَ / رِ ] ( نف مرکب ) که رخسار از آن نمایان شود. که عکس رخسار از آن برآید و در آن نماید و آن کنایه از روشن و مجلا و مصفاست. ( از آنندراج ) ( از غیاث اللغات ).

فرهنگ فارسی

که رخسار از آن نمایان شود . که عکس رخسار از آن بر آید و در آن نماید و آن کنایه از روشن و مجلا و مصفاست .

پیشنهاد کاربران

بپرس