چهرقان
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
چِهرِقان روستایی است از توابع شهرستان کمیجان در استان مرکزی. این روستا در بخش مرکزی قرار دارد همسایه های چهرقان عبارت اند از: روستاهای وفس، آمره ، ( شهرستان کمیجان ) |، استهری، فریس آباد ، طرلان و راستگویان که از توابع استان همدان است[ ۱] . اهالی چهرقان تات هستند به زبان تاتی سخن می گویند[ ۲] [ ۳] [ ۴] [ ۵] [ ۶] .
روستای چهرقان طبق تقسیمات اخیر کشوری، در بخش مرکزی شهرستان کمیجان می باشد . این روستا با مختصات جغرافیایی ۴۹ درجه و ۳۴ دقیقه طول شرقی و ۵۷ درجه و ۴۳ دقیقه عرض شمالی در شمال غربی استان مرکزی قراردارد. فاصله روستای چهرقان تا مرکز شهرستان 20 کیلومتر می باشد . [ ۷]
طبق سرشماری مرکز آمار ایران، جمعیت چهرقان در سال 1390 تقریباً برابر با 2000 نفر بوده است. این روستا تقریباً 450 خانوار دارد[ ۱] .
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفروستای چهرقان طبق تقسیمات اخیر کشوری، در بخش مرکزی شهرستان کمیجان می باشد . این روستا با مختصات جغرافیایی ۴۹ درجه و ۳۴ دقیقه طول شرقی و ۵۷ درجه و ۴۳ دقیقه عرض شمالی در شمال غربی استان مرکزی قراردارد. فاصله روستای چهرقان تا مرکز شهرستان 20 کیلومتر می باشد . [ ۷]
طبق سرشماری مرکز آمار ایران، جمعیت چهرقان در سال 1390 تقریباً برابر با 2000 نفر بوده است. این روستا تقریباً 450 خانوار دارد[ ۱] .
wiki: چهرقان
پیشنهاد کاربران
چهرقان همانطور که دربالا اشاره شده است نام روستایی ازاستان مرکزی است.
نکته ای که کاربران محترم موردتوجه قرارنداده اند خوانش آن با گویش محلی است . چهرقان نام رسمی روستاست وبهمین جهت درتحلیلهای خود فقط این خوانش را موردتوجه قرارداده وتا گزینش نام هایی نظیر محلی که جای چراگاه وغیره است پیش رفته اند . هرچنداین منطقه بطورعموم بخصوص دردوره ایلخانیان ونوع زندگی آنها برای چراگاه اسبان مورد توجه بوده ولی بنظر نمی رسد وجه ممیزه خاصی درمقایسه با سایر نقاط این منطقه داشته باشد که منجر به گزینش این نام دراین دوره برای این روستاشود، وچه بسا تاریخی قدیمی تر ازدوره مغول داشته است ونامگذاری آن سابق بر دوره مغول صورت گرفت است وباید به نام آن درگویش محلی توجه شود. درگویش محلی این نام را بشکل � چالاقان� می خوانند که اصیل تراز خوانش رسمی است . خوانش آنرا درگویش محلی به چند شکل می توانیم موردتوجه قراردهیم :1 - گویش غالب مردمان محلی که درحال حاضر ترکی است و�قان� پسوند ی ترکی ومترادف �گان� درزبان فارسی است مانند �چاپاقان � که درترکی به معنی �دونده وبسیاردونده � وبخصوص درمورداستر واسب والاغ بکار میرود ومترادف تیزرواست . وچالا درترکی همان چاله وگودال فارسی است . ازآنجا که چالاقان دربلندی قرارگرفته توصیف آن با معنی محلی که درچاله قرارگرفته با شرایط این روستا تطابق ندارد . وبنظر میرسد بهتراست این واژه را درچارچوب موازین واژه های فارسی بایدموردبازخوانی قرارداد.
... [مشاهده متن کامل]
2 - با توجه به نگارش رسمی و�چهرقان� که قطعا باید با خوانش محلی �چالاقان� که ترکی شده واژه فارسی است نوعی ارتباط معنایی وجودداشته باشد. بنظر می رسد این واژه دراصل �چهارراه گان �یا بشکل صحیح تر �چارراهگان� بوده است وشکل صحیح واولیه �چهار� �چار� می باشد. وازآنجاکه �ر� درواژه های فارسی می تواند ازتبدیل یافتگی �ل� بوجود آمده باشد مانند سوراخ که دراصل سولاخ بوده است . واژه �چال � بمعنی �چار�
اصالت خودرا حفظکرده وپس ازغلبه زبان ترکی �چارراه� با حذف حرف �ر� بشکل �چالا� درآمده است .
3 - یکی ازروستا های مجاوراین روستا روستای �ول آوه یا ولیدآباد�است . درخصوص معنی این وآزه ودلایل گزینش آن درتطابق با موقعیت طبیعی وجغرافیای سیاسی منطقه براساس مستندات تاریخی اینجانب ذیل واژه �ولید آباد دراین فرهنگنامه�آبادیس� مطالبی نگاشته ام ویشنها می کنم به آن مراجعه کننند . ولی اشاره می کنم بنظر می رسد این نامگذاری برای استفاده ازوجود این روستا برای دسترسی ومسیریابی 4 مرکزبزرگ جمعیتی آن زمان وبا سابقه قرون اولیه اسلامی وبشکل تابلورهنما برای دستیابی به همدان واصفهان وساوه وآوه صورت گرفته ونشان می دهد این روستا در4راه دسترسی به 4مرکزفوقدرآن زمان ها که با اسب واستر وپیاده صورت می گرفته بحالت میانبر قراردارد که با موقعیت طبیعی وجغرافیایی آن تناسب دارد ومی تواندنام بامسمایی باشد .
نکته ای که کاربران محترم موردتوجه قرارنداده اند خوانش آن با گویش محلی است . چهرقان نام رسمی روستاست وبهمین جهت درتحلیلهای خود فقط این خوانش را موردتوجه قرارداده وتا گزینش نام هایی نظیر محلی که جای چراگاه وغیره است پیش رفته اند . هرچنداین منطقه بطورعموم بخصوص دردوره ایلخانیان ونوع زندگی آنها برای چراگاه اسبان مورد توجه بوده ولی بنظر نمی رسد وجه ممیزه خاصی درمقایسه با سایر نقاط این منطقه داشته باشد که منجر به گزینش این نام دراین دوره برای این روستاشود، وچه بسا تاریخی قدیمی تر ازدوره مغول داشته است ونامگذاری آن سابق بر دوره مغول صورت گرفت است وباید به نام آن درگویش محلی توجه شود. درگویش محلی این نام را بشکل � چالاقان� می خوانند که اصیل تراز خوانش رسمی است . خوانش آنرا درگویش محلی به چند شکل می توانیم موردتوجه قراردهیم :1 - گویش غالب مردمان محلی که درحال حاضر ترکی است و�قان� پسوند ی ترکی ومترادف �گان� درزبان فارسی است مانند �چاپاقان � که درترکی به معنی �دونده وبسیاردونده � وبخصوص درمورداستر واسب والاغ بکار میرود ومترادف تیزرواست . وچالا درترکی همان چاله وگودال فارسی است . ازآنجا که چالاقان دربلندی قرارگرفته توصیف آن با معنی محلی که درچاله قرارگرفته با شرایط این روستا تطابق ندارد . وبنظر میرسد بهتراست این واژه را درچارچوب موازین واژه های فارسی بایدموردبازخوانی قرارداد.
... [مشاهده متن کامل]
2 - با توجه به نگارش رسمی و�چهرقان� که قطعا باید با خوانش محلی �چالاقان� که ترکی شده واژه فارسی است نوعی ارتباط معنایی وجودداشته باشد. بنظر می رسد این واژه دراصل �چهارراه گان �یا بشکل صحیح تر �چارراهگان� بوده است وشکل صحیح واولیه �چهار� �چار� می باشد. وازآنجاکه �ر� درواژه های فارسی می تواند ازتبدیل یافتگی �ل� بوجود آمده باشد مانند سوراخ که دراصل سولاخ بوده است . واژه �چال � بمعنی �چار�
اصالت خودرا حفظکرده وپس ازغلبه زبان ترکی �چارراه� با حذف حرف �ر� بشکل �چالا� درآمده است .
3 - یکی ازروستا های مجاوراین روستا روستای �ول آوه یا ولیدآباد�است . درخصوص معنی این وآزه ودلایل گزینش آن درتطابق با موقعیت طبیعی وجغرافیای سیاسی منطقه براساس مستندات تاریخی اینجانب ذیل واژه �ولید آباد دراین فرهنگنامه�آبادیس� مطالبی نگاشته ام ویشنها می کنم به آن مراجعه کننند . ولی اشاره می کنم بنظر می رسد این نامگذاری برای استفاده ازوجود این روستا برای دسترسی ومسیریابی 4 مرکزبزرگ جمعیتی آن زمان وبا سابقه قرون اولیه اسلامی وبشکل تابلورهنما برای دستیابی به همدان واصفهان وساوه وآوه صورت گرفته ونشان می دهد این روستا در4راه دسترسی به 4مرکزفوقدرآن زمان ها که با اسب واستر وپیاده صورت می گرفته بحالت میانبر قراردارد که با موقعیت طبیعی وجغرافیایی آن تناسب دارد ومی تواندنام بامسمایی باشد .
چهرقان یا چهره قان نام روستایی است از توابع کمیجان اگر چه قان و گان هر دو از علا مت های جمع هستند ولی نباید چهرقان را با چهرگان اشتباه گرفت چهرگان روستایی در آذربایجان غربی و ارومیه است و با توجه به لهجه ترکی ایشان چهره گان تلفظ درست است امیدوارم دوستان چهرقان و چهرگان را یکی نکنند
چهرگان منطقی تره ولی اگر گفته ویکی پدیا درست باشه ( روستای چهرقان سه اسم داشته که در مرور زمان تغیر کرده ( چِرِقان چراقان چهرقان ) ولی خب
در پارسی " چهرگان " چهر یا چهره پارسی در اوستا �چیترا �آمده و بچم رخسار است و با پسوند گان به چم جای رخسار است.
جمع چهره هاست مکان چهره های خاص یا زیبا چهره ها و قانی آن علامت جمع است