چهارپخ

لغت نامه دهخدا

چهارپخ. [ چ َ / چ ِ پ َ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) هرچیز چهارگوشه. || اصطلاح نجاری. قطعه چوبی که از چهار جانب رویه مسطح دارد وبشکل مکعب تراش خورده باشد. || نوعی از خیمه که در هند «بی چوبه » خوانند. رجوع به چارپخ شود.

فرهنگ فارسی

هر چیز چهار گوشه ٠ یا اصطلاح نجاری قطعه چوبی که از چهار جانب روی. مسطح دارد و بشکل مکعب تراش خورده باشد ٠

فرهنگ عمید

چهارپهلو.

پیشنهاد کاربران

بپرس