چهارتخم. [ چ َ / چ ِ ت ُ ] ( اِ مرکب ) چهارگونه تخم و دانه. رجوع به چهارتخمه شود.
فرهنگ فارسی
( اسم ) مخلوط دانه های قدومه و بارهنگ و بهدانه و سپستان است که جوشاند. آنها بمناسبت داشتن لعاب فراوان بعنوان ملین و نرم کنند. سینه و خلط آور در امراض ریه مصرف میشده چار تخم .
فرهنگ معین
( ~. تُ ) (اِمر. ) = چهارتخمه . چارتخم : مخلوط دانه های قدومه و بارهنگ و بهدانه و سپستان است که جوشاندة آن ها به دلیل داشتن لعاب فراوان به عنوان ملین و نرم کنندة سینه و خلط آور در امراض ریه مصرف می شود.
فرهنگ عمید
جوشاندۀ دارویی مرکب از بارهنگ، بهدانه، سپستان و قدومه که برای تسکین سرفه و درد سینه مفید است.