چهار گوش شدن. [ چ َ / چ ِ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) همه قوه شنوائی خود بکار بردن برای بهتر شنیدن سخن یا آوائی. گوش تیز کردن. به سخن یا آوایی گوش فراداشتن به نحوی که کوچکترین زیر و بم صوت و آوا شنیده شود و یا حرف و کلمه ای از کلام نشنیده نماند. گوش خواباندن. سخت متوجه شدن.
فرهنگ فارسی
هم. قو. شنوائی خود بکار بردن برای بهتر شنیدن سخن یا آوئی . گوش تیز کردن .