چهار وادی یکی از آثاربهاءالله بنیانگذار آیین بهایی است.
این اثر حوالی۱۸۵۷ در بغداد نوشته شده است. زمانی که بهاءالله به تازگی از کوه های کردستان بازگشته بود. وی مدت دو سال را با شیوخ مختلف صوفی با استفاده از نام مستعار درویش محمد ایرانیدر این کوه ها سپری کرده بود. [ ۱] [ ۲] چهار وادی در پاسخ به پرسش های شیخ عبدالرحمن طالبانی از شیوخ مسلم تصوف نوشته شده است. [ ۳] وی هر چند هرگز به عنوان یک بهایی شناخته نشده بود ولی احترام و تحسین عمیق خود به بهاءالله را به پیروان خود ابراز می نمود. [ ۴]
در این کتاب کیفیت و مراتب سالکان چهار نوع توصیف گشته است: «ای سیّد من متصاعدان سموات سلوک از چهار طایفه بیش نیستند مختصری ذکر می شود که در آن خدمت معلوم و مبرهن گردد که هر طایفه را چه علامت است و چه مرتبت. »
این چهار دسته عبارتند از:[ ۴]
• کسانی که طی این سفر را از طریق رعایت دقیق قوانین مذهبی می دانند. قبول این نفوس را در پیروی نکردن از نفس انسانی بلکه در تبعیت از نفس مظهر حق می دانند. به عبارتی دیگر پیروی از شریعت الله را به آنان متذکر می شوند تا دست از آداب و سنن ساخته و پرداخته انسانی بازدارند.
• کسانی که سفر به سوی خدا را از طریق استفاده از منطق و دلیل می دانند. در این کتاب اهل عقل را از ساکنان حجره محمود می خوانند که توفیق یافته و در این بیت محمود وارد گشته اند. مع ذلک به آنان هشدار می دهند که این عقل که پیغمبر و راهنمای آنان است، عقل کلی ربانی است و حکمت مظهر حق که تربیت امکان از اوست؛ و نه هر عقل ناقص انسانی.
• کسانی که باور دارند صرفاً با عشق به خدا این سفر طی می گردد. هادی این گروه نه نفس ایشان است که انجام و تبعیت از ظواهر امر می کنند و نه عقلشان که درک حقایق کند، بلکه عشق حضرت دوست است که آنان را به ترک نفس و عقل می خواند. جز دوست نبینند و جز دوست نخواهند و با حضرت محبوب در بیت مجذوب عاکفند.
• کسانی که طی این سفر را با ترکیبی از این سه روش از اطاعت، عقل و الهام می دانند. [ ۵] این وادی چهارم به اهل قلب اختصاص دارد که از واصلان طلعت محبوبند. قلب مؤمن عرش رحمن است و محل تجلی انوار و روح اعظم مظهر حق. در این مقام است که اسماء و صفات را راهی نیست و در آن عارفان به وصال طلعت محبوب می رسند. [ ۵]
این دسته آخر، بالاترین یا حقیقی ترین شکل اتحاد روحانی است. [ ۴] [ ۶]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفاین اثر حوالی۱۸۵۷ در بغداد نوشته شده است. زمانی که بهاءالله به تازگی از کوه های کردستان بازگشته بود. وی مدت دو سال را با شیوخ مختلف صوفی با استفاده از نام مستعار درویش محمد ایرانیدر این کوه ها سپری کرده بود. [ ۱] [ ۲] چهار وادی در پاسخ به پرسش های شیخ عبدالرحمن طالبانی از شیوخ مسلم تصوف نوشته شده است. [ ۳] وی هر چند هرگز به عنوان یک بهایی شناخته نشده بود ولی احترام و تحسین عمیق خود به بهاءالله را به پیروان خود ابراز می نمود. [ ۴]
در این کتاب کیفیت و مراتب سالکان چهار نوع توصیف گشته است: «ای سیّد من متصاعدان سموات سلوک از چهار طایفه بیش نیستند مختصری ذکر می شود که در آن خدمت معلوم و مبرهن گردد که هر طایفه را چه علامت است و چه مرتبت. »
این چهار دسته عبارتند از:[ ۴]
• کسانی که طی این سفر را از طریق رعایت دقیق قوانین مذهبی می دانند. قبول این نفوس را در پیروی نکردن از نفس انسانی بلکه در تبعیت از نفس مظهر حق می دانند. به عبارتی دیگر پیروی از شریعت الله را به آنان متذکر می شوند تا دست از آداب و سنن ساخته و پرداخته انسانی بازدارند.
• کسانی که سفر به سوی خدا را از طریق استفاده از منطق و دلیل می دانند. در این کتاب اهل عقل را از ساکنان حجره محمود می خوانند که توفیق یافته و در این بیت محمود وارد گشته اند. مع ذلک به آنان هشدار می دهند که این عقل که پیغمبر و راهنمای آنان است، عقل کلی ربانی است و حکمت مظهر حق که تربیت امکان از اوست؛ و نه هر عقل ناقص انسانی.
• کسانی که باور دارند صرفاً با عشق به خدا این سفر طی می گردد. هادی این گروه نه نفس ایشان است که انجام و تبعیت از ظواهر امر می کنند و نه عقلشان که درک حقایق کند، بلکه عشق حضرت دوست است که آنان را به ترک نفس و عقل می خواند. جز دوست نبینند و جز دوست نخواهند و با حضرت محبوب در بیت مجذوب عاکفند.
• کسانی که طی این سفر را با ترکیبی از این سه روش از اطاعت، عقل و الهام می دانند. [ ۵] این وادی چهارم به اهل قلب اختصاص دارد که از واصلان طلعت محبوبند. قلب مؤمن عرش رحمن است و محل تجلی انوار و روح اعظم مظهر حق. در این مقام است که اسماء و صفات را راهی نیست و در آن عارفان به وصال طلعت محبوب می رسند. [ ۵]
این دسته آخر، بالاترین یا حقیقی ترین شکل اتحاد روحانی است. [ ۴] [ ۶]

wiki: چهار وادی