لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
مترادف ها
چهار دست و پا، چهارپا
چهار دست و پا
چهار دست و پا، چهارپا
چهار دست و پا، چهار دستان، چهار پا، چارپا
چهار دست و پا
چهار دست و پا، چهاردست
پیشنهاد کاربران
بادی شه قورماق یک فعل تورکی است. چون معادل فارسی ندارد. مجبور می شونند از لفظ بدون معنای چهار زانو نشستن استفاده کنند. . . . . . . . . . فعل ای مک لماق هم چون معادل فارسی ندارد. مجبور می شونند. از کلمه ی چهار دست و پا رفتن معنا کنند. . . . . .