دیکشنری
مترجم
بپرس
چهار خصم
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
چهارخصم. [ چ َ / چ ِ خ َ ] ( اِ مرکب ) چهاردشمن. چهارضد. || مجازاً چهارعنصر. رجوع به چارخصم شود.
فرهنگ فارسی
چهار دشمن . چهار ضد . یا مجازا چهار عنصر .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها