چهار اقران

لغت نامه دهخدا

چهاراقران. [ چ َ / چ ِ اَ ] ( اِ مرکب ) خیمه و شروانی. ( برهان ). || چهارحد جهان. ( برهان ). || ( اِخ ) چهار یار حضرت رسول رجوع به چهارارکان شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - چهار حد جهان مشرق مغرب شمال و جنوب . ۲ - وعی خیم. چهار گوشه شروانی چهار آیین .
خیمه و شروانی ٠ یا چهار حد جهان ٠ یا چهار یار حضرت رسول ٠

پیشنهاد کاربران

بپرس