چهارارکان. [ چ َ / چ ِ اَ ] ( اِ مرکب ) نوعی از خیمه باشد که در عراق آن را شروانی گویند و در هندوستان راوتی. ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ نظام ). نوعی از خیمه چهارگوشه. شروانی. چهارآیین. ( فرهنگ فارسی معین ). || چهارحد عالم را نیز گفته اند که مشرق و مغرب و شمال و جنوب باشد. ( برهان ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) : دستور ششم که در بسیط مملکت تمکین چهارارکان داشت. ( سندبادنامه ظهیری ص 225 ). و سراپرده خسرو سیارگان از حیث چهارارکان فروگشادند. ( سندبادنامه ظهیری ص 218 ). رجوع به چارارکان شود.
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - چهار حد جهان مشرق مغرب شمال و جنوب . ۲ - وعی خیم. چهار گوشه شروانی چهار آیین .
فرهنگ معین
( ~. اَ ) [ فا - ع . ] (اِمر. ) ۱ - چهار حد جهان : مشرق ، مغرب ، شمال و جنوب . ۲ - نوعی خیمة چهارگانه .