چنیدن

فرهنگ فارسی

چیدن، دانه برچیدن مرغ، چیدن گل یامیوه ازدرخت
( چید چیند خواهد چید بچین چیننده چیده ) ۱- کندن میوه و گل از درخت. ۲ - انتخاب کردن گزیدن. ۳ - دانه برداشتن مرغ از زمین و فرو بردن. ۳ - زدن شاخه های گیاه . ۵ - گرفت ناخن . ۶ - سترون موی . ۷ - بر بالای هم گذاشتن چیزی . ۸ - گستردن متاع با نظم و ترتیب پهن کردن بساط .

فرهنگ معین

(چِ دَ ) (مص م . ) نک چیدن .

فرهنگ عمید

۱. چیدن گل یا میوه از درخت: گلستان که امروز باشد به بار / تو فردا چنی گل نیاید به کار (فردوسی: ۷/۸۹ ).
۲. دانه برچیدن مرغ از زمین.

پیشنهاد کاربران

بپرس