چنگکی


معنی انگلیسی:
hooked, crooked

لغت نامه دهخدا

چنگکی. [ چ َ گ َ ] ( ص نسبی ) منسوب به چنگک. قلابی. رجوع به قلابی شود. || ( اِ ) نام استخوانی که در داخل استخوانهای ردیف دوم مچ دست قرار دارد. این استخوان بشکل منشور مثلث القاعده ای است که دو قاعده آن در جلو و عقب قرار گرفته و غیرمفصلیند. سطح قدامی این استخوان ، مثلثی شکل است که رأس آن در بالاو کمی در خارج قرار گرفته است. سطح خلفی این استخوان خشن و غیرمفصلی است. سطح فوقانی این سطح در حقیقت فوقانی و داخلی است و سطح تحتانی دارای دو رویه چهارگوش است که با انتهای فوقانی چهارمین و پنجمین استخوان کف دست مفصل میشود .

فرهنگ فارسی

منسوب به چنگک . قلابی . یا نام استخوانی که در داخل استخوانهای ردیف دوم مچ دست قرار دارد .

دانشنامه آزاد فارسی

گیاهان متعلق به جنس Rochelia از تیرۀ گاوزبانیان. این گیاهان، علفی، یک ساله، دارای گل هایی با کاسۀ پنج قسمتی و جامی قیفی شکل و بسیار کوچکند. در ایران بیش از شش گونه از این گیاه وجود دارد.

پیشنهاد کاربران

بپرس