چنوئی

لغت نامه دهخدا

چنوئی. [ چ ُ ] ( حامص مرکب ) ( از: چنو + ی ) مانند او بودن. چون او بودن.

فرهنگ فارسی

مانند او بودن چون او بودن ٠

پیشنهاد کاربران

چنوعهَ، چنوهَ در زبان لکی یعنی: ۱. چانه ۲. استخوان فک صورت۳. چنوهَ ت نالهَ مکم یعنی دهنت رو سرویس می کنم جوری میزنم تا لال بشی

بپرس