چندر غاز

/CenderqAz/

معنی انگلیسی:
piddling, trifle, mite, chicken feed

لغت نامه دهخدا

چندرغاز. [ چ ِ دِ ] ( اِمرکب ) شندرغاز. پولی بسیار کم. پول اندک. نقدینه ناقابل. تنخواهی سخت اندک. پولی بسیار ناچیز ( بصورت تحقیر و تخفیف ). وجه اندک : این چندرغاز هم که مانده است صرف هوا و هوس خانم خواهد شد. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

شندر غاز . پولی بسیار کم . پول اندک . نقدینه نا قابل . تنخواهی سخت اندک . پولی بسیار ناچیز . وجه اندک .

پیشنهاد کاربران

بپرس