لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
دانشنامه آزاد فارسی
چندشکلی (ژنتیک). چندشکلی (ژنتیک)(polymorphism)
چندشکلی
در ژنتیک، وجود توأم چندین نوع متفاوت از یک صفت در یک جمعیت۱. انواع گروه های خونی در انسان، اشکال رنگی متفاوت در برخی پروانه ها، و اندازه، طول، شکل، رنگ، و خط دار بودن صدف حلزون ها از آن جمله است.
population
چندشکلی
در ژنتیک، وجود توأم چندین نوع متفاوت از یک صفت در یک جمعیت۱. انواع گروه های خونی در انسان، اشکال رنگی متفاوت در برخی پروانه ها، و اندازه، طول، شکل، رنگ، و خط دار بودن صدف حلزون ها از آن جمله است.
population
wikijoo: چندشکلی_(ژنتیک)
چندشکلی (شیمی). چندشکلی (شیمی)(allotropy)
(یا: آلوتروپی) خاصیتی که به موجب آن یک عنصر ممکن است به دو یا چند شکل (آلوتروپ) یافت شود. هریک از این شکل ها خواص فیزیکی متفاوت، اما حالت مادۀ (گاز، مایع، جامد) یکسانی دارند. چندشکلی های کربن عبارت اند از الماس، فولرین، و گرافیت. گوگرد هم چندشکلی های متعددی دارد که عبارت اند از گل گوگرد، پلاستیک، بلور راست گوشه۱، بلور تک شیب۲. این جامدات نیز مانند شکل های سفید و خاکستری قلع و شکل های سیاه، سرخ، و سفید فسفر ساختارهای بلوری متفاوتی دارند. اکسیژن دو چندشکلی گازی دارد: یکی آن که موجودات زنده برای تنفس استفاده می کنند (O۲)، و دیگری آلاینده ای سمی با نام اوزن (O۳).rhombicmonoclinic
(یا: آلوتروپی) خاصیتی که به موجب آن یک عنصر ممکن است به دو یا چند شکل (آلوتروپ) یافت شود. هریک از این شکل ها خواص فیزیکی متفاوت، اما حالت مادۀ (گاز، مایع، جامد) یکسانی دارند. چندشکلی های کربن عبارت اند از الماس، فولرین، و گرافیت. گوگرد هم چندشکلی های متعددی دارد که عبارت اند از گل گوگرد، پلاستیک، بلور راست گوشه۱، بلور تک شیب۲. این جامدات نیز مانند شکل های سفید و خاکستری قلع و شکل های سیاه، سرخ، و سفید فسفر ساختارهای بلوری متفاوتی دارند. اکسیژن دو چندشکلی گازی دارد: یکی آن که موجودات زنده برای تنفس استفاده می کنند (O۲)، و دیگری آلاینده ای سمی با نام اوزن (O۳).rhombicmonoclinic
wikijoo: چندشکلی_(شیمی)
مترادف ها
چند شکلی، دگروارگی
چند شکلی
چند شکلی، بسیار شکل
چند شکلی، دارای اشکال و صور مختلف
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید