چنخ

لغت نامه دهخدا

چنخ. [ چ ِ ] ( ص ) کسی را گویند که پیوسته آب از چشمش رود و مژگانش بسبب آن ریخته باشد و به این معنی بجای حرف ثانی تحتانی هم آمده است. ( برهان ). کسی را گویند که پیوسته از چشمش آب آید و مژگانش ریخته باشد. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ).

پیشنهاد کاربران