لغت نامه دهخدا
- امثال :
فلان کس چنته اش خالی است یا چیزی در چنته ندارد ؛ یعنی بی مایه و بی سواد است.
فرهنگ فارسی
( اسم ) کیسه ای که درویشان و شکار گران در آن توشه و لوازم خود نهند و با خود دارند توبره . یا چنت. چوپان . کیس. کشیش .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. توبره.
۳. کیسه ای که درویشان و شکارچیان با خود برمی دارند و در آن توشه یا اسباب کار خود را می گذارند.
۴. [مجاز] اطلاعات، دانش ذهنی.
گویش مازنی
جدول کلمات
مترادف ها
کیسه، کیف، ساک، خورجین، چنته، جوال
کوله پشتی، چنته، کوله بار، توشه دان، پشت واره
کیسه، چنته، کیسه کوچک، کیف پول
خورجین، چنته، کیف مدرسه، کیف بند دار
چنته، چنته یا خورجین، درشکه یک اسبه و چهار چرخ
کیسه، چنته، نوعی ماهی، پوسته، ماهی کاد، کیسه کوچک، غلاف سبوس
خورجین، چنته، کیف پول، کیف جیبی
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
جناب اورهان عزیز. چنته ربطی به زبان های نمی دونم ترکی شرقی غربی ندارد خواهشاً اگه سواد زبان شناسی ندارید حرف نزنید چون خودتونو احمق و الاغ جلوه می دین. کافیست به زبان ترکی استانبولی برید واژه چنته را ریشه
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
یابی کنید در سایت های اتیمولوژی ترکیه. نوشته که از ریشه فارسی تنجیدن می باشد و ربطی به ترکی نداره.
در زبان عربی به کیسه و ساک دستی شنطه یا شنته می گوید که همان مستعرب چنته است .
چانتا یه چنته در اصل یک کیف دستی کوچک دست ساز زنان ترک قشقایی شیراز هست
واژه پارسی برابر با کیسه و کیف
چیزی در چنته نداشتن
چنته اش خالی است
چیزی در چنته نداشتن
چنته اش خالی است
انبان، کیسه، توبره، خورجین
چنته در اصل ترکی جغتایی هست
چنته در اصل ترکی شرقی به معنای کیف هست
کیف به تورکی میشه چانتا
کیف به تورکی میشه چانتا
چنته : [عامیانه، اصطلاح] خورجین چرمی، فکر، سینه.
در گویش شهرستان بهاباد به به کیسه ی پارچه ای گرد و نسبتا بزرگ و معمولا قرمز رنگ که قسمت بالای آن توسط نخ قیطان بلندی بسته می شود کیسه ی چَنتِه گفته می شود که در آن تعداد بیست تا سی کیسه پارچه ای کوچک استوانه ای معمولا قرمز رنگ دارای بندِ نخی مانند بند کیسه ی چنته قرار می گیرد در هر کدام از این کیسه های کوچک با یکی از گیاهان دارویی مانند گل گاوزبان، گل زوفا، ختمی، بابونه، عناب، پرسیاوشان، شاطره، شیرین بیان، کلفوله، زنجبیل، چوب دارچین، زیره سبز، زیره سیاه، هل، فلفلِ درست، بهارنارنج، سرپستان، تخم قلفه، تخم سفید، ملنگو، خاکشیر، سیاه دانه و غیره پر شده است روی این کیسه های کوچک گاه با گلدوزی نام گیاه دارویی نوشته شده است با کشیدن بند آن که یک نخ بلندی در زهوار سر آن قرار گرفته که دو طرف آن نخ به هم گره خورده است قسمت سر تنگ می گردد و سپس با چرخاندن بند به دور همین قسمت و در آخر با زدن گره گُلْ هفت درب آن کاملا بسته می شود و مانع از بیرون ریختن محتویات آن درون کیسه ی چنته می گردد در شهرستان بهاباد رسم است که یکی از اقلام جهیزیه همین کیسه چنته آراسته شده که کیسه های آن از گیاهان دارویی کاملا پر شده است همراه عروس به خانه بخت برده شود تا در مواقع لزوم از آن استفاده نماید.
... [مشاهده متن کامل]
در ضمن به کیسه ی گرد اما کوچکتر از کیسه ی چنته با همان بندِ نخ و تشکیلات که تقریبا از لحاظ گنجایش یک سوم یا یک چهارم یا حتی کمتر از کیسه ی چنته می باشد دولو/dulu/گفته می شود. از دولوها می توان به دولوی خیاطی حاوی نخ و سوزن و انگشتدانه و. . و دولوی قند حاوی حبه های قند خورد شده اشاره نمود.
... [مشاهده متن کامل]
در ضمن به کیسه ی گرد اما کوچکتر از کیسه ی چنته با همان بندِ نخ و تشکیلات که تقریبا از لحاظ گنجایش یک سوم یا یک چهارم یا حتی کمتر از کیسه ی چنته می باشد دولو/dulu/گفته می شود. از دولوها می توان به دولوی خیاطی حاوی نخ و سوزن و انگشتدانه و. . و دولوی قند حاوی حبه های قند خورد شده اشاره نمود.
چنته پیوند ویزه به درویش و شکارچی ندارد هرکسی چنته میتواند داشت - و چرمی و چوبی بودن و پشمی بودنش و بزرگ و کوچکی در نامش اثر نداشته گرچه این واژه با واژه صندوق یک ریشه دارند عموما در زبان فارسی دری پس
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
از اسلام هر واژه که چ داشت و به عربی هم رفته بود ص مینوشتند و گاف را قاف چنتگ با گویه چندگ پهلوی در عربی و فارسی دری صندوق گفته شده و نمونه دیگرش در دری چنته شده
کیف ، ساک، چمدان در زبان ملکی گالی بشکرد
نوعی کیسه٬ساک٬کیف
این واژه در زبان آذربایجانی و ترکی، به معنای کیف می باشد ( �anta = چانتا )
کیسه حمل اشیا قیمتی
کیسه
این واژه در جنوب شرق ایران به معنی مدفوع انسان میباشد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)