چنبلی

لغت نامه دهخدا

چنبلی. [ چَم ْ ب َ ] ( حامص ) حاجتمندی و گدایی را گویند. ( برهان ) ( آنندراج ). گدا را گویند. ( جهانگیری ). احتیاج و درویشی و گدایی. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به چنبل شود.

گویش مازنی

/chenbeli/ دو یا چند میوه ی چسبیده به هم - کبوتر طوق دار و کبوتر جنگلی ۳کبوترانی که پیوسته به صورت دوتایی پرواز کنند

پیشنهاد کاربران

بپرس