چناچن

لغت نامه دهخدا

چناچن. [ چ َ چ َ ]( اِ صوت ) آواز و صدای تیر باشد که پی درپی بیندازند. ( برهان ). صدای تیر را گویند که از پی هم بیندازند و آنرا شپاشاپ نیز گویند. ( جهانگیری ). آواز و صدای پی درپی تیر انداختن. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). آواز و صدای تیر پی درپی انداخته شده. ( ناظم الاطباء ). چخاچخ. چقاچاق. چقاچق :
ز بیم چناچن که آمد ز تیر
کفن گشت در زیر جوشن حریر.
نظامی ( از جهانگیری ).
رجوع به چقاچاق و چقاچق شود.

فرهنگ عمید

آواز تیر پی درپی، صدایی که از پی درپی انداختن تیر با کمان برآید.

پیشنهاد کاربران

بپرس