چمی


معنی انگلیسی:
semantic, notional

لغت نامه دهخدا

چمی. [ چ َ ] ( ص نسبی ) بمعنی «معنوی » باشد که در مقابل «صوری » است ، چه «چم » بمعنی معنی است. ( برهان ). بمعنی معنوی زیرا که چم بمعنی «معنی » است که ضد صورت است. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ).معنوی. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به چم شود. || اصلی. معنی. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به چم شود.

فرهنگ فارسی

( صفت ) با معنی معنوی .
بمعنی (( معنوی ) ) باشد که در مقابل (( صوری ) ) است چه (( چم ) ) بمعنی معنی است .

گویش مازنی

/chami/ شپشک شپشک های مرغ خانگی & نوعی برنج نامرغوب خزری & چمی

پیشنهاد کاربران

چمّی/ chămmi : زبان نرمی
مانند : گل محمد، من. . . زبان چمی ندارم تا چیزی بگویم.
کلیدر
محمود دولت آبادی
چَم/ čam /خم و خمیده و راه های پُر پیچ و خم باشد ( برهان قاطع )
ظاهراً مشتق از ریشه ی čamo/b خم کردن
...
[مشاهده متن کامل]

فرهنگ
ریشه شناختی زبان فارسی
محمد حسن دوست
فرهنگستان زبان و ادب فارسی

بپرس