چمل

لغت نامه دهخدا

چمل.[ چ ُ م ُ ] ( اِخ ) دهی جزء بلوک خورگام دهستان عمارلوبخش رودبار شهرستان رشت که در 20 هزارگزی خاور رودبار و 8 هزارگزی رستم آباد بر سر راه رستم آباد به خورگام واقع است. کوهستانی و معتدل است و 575 تن سکنه دارد. آبش از چشمه. محصولش غلات و لبنیات. شغل اهالی زراعت ، گله داری و شالبافی و راهش مالرو است. این آبادی زیارتگاهی بنام اشرف الدین دارد و ساکنان محل برای کسب معاش به گیلان میروند. قریه کوچک ویشان نیز جزء این ده بشمار آید. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).

فرهنگ فارسی

دهی جزئ بلوک خورگام دهستان عمار لو بخش رودبار شهرستان رشت کهدر ۲٠ هزار گزی خاور رودبار و ۸ هزار گزی رستم آباد .

گویش مازنی

/chammel/ نامی برای سگ ها

پیشنهاد کاربران

بپرس