چمر

لغت نامه دهخدا

چمر. [ چ َ م َ ] ( ص ) آشکارا. ظاهر. هویدا. واضح. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

آشکارا و ظاهر و هویدا و واضح .

گویش مازنی

/chemer/ صدای کوتاه – صدای نامفهوم

دانشنامه آزاد فارسی

چَمَر
سوگ آیین سنتیِ عشایر لُر و کُرد ایران. به آوازی که در این سوگ آیین می خوانند چَمَری می گویند. چمر را می توان صورت عمومی شدۀ آیین سیاوشان دانست. عشایر کرد و لر پس از درگذشتِ مردی از مردانِ عشیرۀ خود آیینِ سوگواری پرسوز و گدازی برپا می دارند که با خرج کشی همراه است. برای زنان چَمَر نمی گیرند. عناصر اصلی برای اجرای این مراسم عبارت اند از ساز و دهل نوازان؛ بی ییش که یک یا دو شاعر بومی اند و اشعار نمایش را می سرایند و به سوگ می خوانند؛ روکَرها که شش نفر یا بیشترند و بی ییش را همراهی می کنند. نریانِ (اسبِ نر) مرده را با پارچه های سیاه و رنگین می آرایند و تفنگِ او را در میانۀ میدان از داری می آویزند. آن گاه در حالی که مردانی عَلم و کُتل را حمل می کنند، کسانی به زبان لری بر اسب نفرین می فرستند. سوگ آیینِ چمر از برآمدنِ آفتاب تا نیم روز با نوای هق هق گونۀ بی ییش و روکرها و نوازندگان ادامه می یابد و صاحبان عزا، در حالی که زنِ جوانی گیسِ بافتۀ خود را بریده و بر مچ دست بسته است، به پیشواز و بدرقۀ مهمانان می روند. ساز و آواز پس از صرف ناهار از سر گرفته می شود و ممکن است تا چند روز ادامه یابد. روایت های دیگری نیز از این آیین در دست است، اما عناصر بنیادین آیین کمابیش در همۀ روایت ها یکی است.

پیشنهاد کاربران

چِمِر در زبان طبری ( مازنی ) به معنای : صدا و صوت هستش!
Chemer
مثلا:
مازنی : هارش چیه چمر هسه؟
ترجمه ی فارسی: بین صدای چی هستش؟
مازنی: اَی جونیکایه چمر داااا
ترجمه ی فارسی: ای فداااای صدای جونیکا ( نوعی گاو )
مازنی: چِتی چِمِر هِدا
ترجمه ی فارسی: چه صدایی دادش
چَمَر یا ( به زبان لکی:چمرییا کوتل ) ( chamar ) آیینی ویژهٔ سوگواری و گونه ای آوازی در موسیقی کردی ولکی است که در میان مردم استان های لرستان و کرمانشاه و ایلام اجرا می شود. این مراسم به این شکل است که میت را پس از شستن و کفن کردن در بین شاخه های سبز بید می پیچند و آن را به همین صورت کنار گورش که معمولاً گورستانی در نزدیکی چشمه است می گذارند. سپس اسب سیاهی را که یالش به پهلو شانه شده است را از دور به گور و میت نزدیک می کنند. در این هنگام مردان و به ویژه زنان به شیون و زاری و موفشانی می پردازند. هنگامی که اسب را آرام آرام می برند شیون و زاری شدت می گیرد. چمر شعر ویژهٔ خود را نیز دارد. این آیین در ۲۵ شهریور ۱۳۹۷ به نام کرمانشاه ثبت ملی شد.
...
[مشاهده متن کامل]

کوتل: «از رسم و رسوم مردم لک زبان در دلفان وسلسله کوهدشت است، که در این مراسم اسب کسی که مرده است را سیاه پوش می کنند و دم آن را می برند. سپس مردم دسته دسته وارد مجلس عزا می شوند و هر کدام باخود یک دست ساز و دهل می آورند و باریتم سازودهل شروع به شیون کردن می کنند. و هرچه به خاک کردن میت نزدیک تر باشد ریتم ساز و دهل را افزایش می دهند. وگاه با مور لکی همراه است.
کوتل
آیین «چَمَر» یکی از باستانی ترین آیین های برجای مانده در ایران است که تاکنون مورخان، اسطوره شناسان، آیین پژوهان و… نتوانسته اند دربارهٔ آن به یک نظر جمعی و علمی قابل قبول و مشترک دست پیدا کنند و هنوز معنای این واژهٔ باستانی بر همگان پوشیده مانده است.
درخصوص وجه تسمیهٔ «چمر» بیشتر به فرهنگ ها استناد می کنند که البته به نظر می رسد چندان قابل استناد نباشند؛ در فرهنگ مردوخ به معنای دایره، حلقه و دهل عزا ( چه مه ری ) ، در لغت نامهٔ دهخدا به معنی آشکار و ظاهر و در فرهنگ عمید به معنای محیط، دایره و هر چیز دایره مانند و معانی دیگری مانند چشم به راه یا خَم و خم کردن ( چم و چمانن ) نیز تعبیر شده است. البته آنچه از جنس این آیین و معنی پیش واژهٔ چم برمی آید، باید به معنای روان نیز در این مورد توجه داشت.
در مناطق روستایی و عشیره ای استان ایلام «چمر» نوای غم باری است که در سوگ عزیزان از دست رفته نواخته می شود، این مراسم در سه هنگام برگزار می شود: هنگام نزاع، تدفین و سوگواری. این مراسم خاص مردان و خانواده های مرفه است.

چمر
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/چمر
چمر یکی از مراسمات حماسی است که در بین مردمان استان ایلام اجرا می شود واجرا کنندگان در میدانی بزرگ به صورت چنبر در برابر هم سر پا می ایستند. وگروهی از مردان خواننده با لباسهای محلی در وصف شخص ازدنیارفته
...
[مشاهده متن کامل]
اشعاری می خوانند نام دیگر این مراسم ( هی راو ) می باشد که فعلا بهترین اجرا کنند گان آن در شهر ملک شاهی ایلام می باشند

یک ایین سنتی سوگواری مردم لک هست که البته در بین لر ها و کرد ها هم رواج داشته
ولی امروزه محدود شده به مناطق لک زبان
چمر یک تک واژه است چمر گویه دیگری از کمر است
کمر نه به چم پشت که به چم انچیزیست که بر میان میبندند امروز ا به نادرست میگویند به جایی که کمر به میان بسته میشود باید گفت کمربند
سعدی گوید تا دستها کمر نکنی بر میان دوست
...
[مشاهده متن کامل]

در سوگ چمر آزاده زنان و آزاده مردان گرد چون خرمن ماه با هم کمر میزنند می ایستند و سوگ و مویه سر میدهند

اگر در سنگنبشته بیستون بنگریم پیوسته چ را جای ک و ک را جای چ میگوید گاهی چرتن میگوید و گاهی کرتن گاه اچمتان میگوید و گاهی اکمتان
و این درست است که چم همان چشم است چم در خراسان در هرات در مرو در بسیاری جاها هنوز گفته میشودخوشبختانه نزد لکها و کلهرها و فیلیها هم هنوز گفته میشود بلوچها هم میگویند در دیوانهای شعر هم بسیار امده که همان چشم است

"چمر" یا "چمری" ی از دو واژه ی کردی یعنی" چم" به معنی چشم و "ر" یا "ری" با اعراب کسره به معنی معنی "راه" میاد و در کل به معنای "چشم به راه" بودن هستش. . . . یعنی در آیین سوگ متوفی به اون میگن چشم به راه ما سوگواران باش چرا که مرگ پایان کار نیست و در دنیایی دیگر هم دیگر رو دوباره ملاقات می کنیم. چمر یک آیین و رسم به غایت حزن انگیز و البته بسیار باشکوه و بسیار قدمت دار در مناطق غرب ایران بویژه در بین مردمان استان های ایلام، کرمانشاه و لرستان هستش که معمولا برای بزرگان و مصلحان نیک نام قبایل و همچنین مرگ ناگهانی جوانان آن دیار برگزار میشه و بستگان و آشنایان زن در این مراسم نقش بسیار پررنگی رو در اجرای این آیین سوگواری ایفا میکنن.
...
[مشاهده متن کامل]

این مراسم به این شکل است که میت را پس از شستن و کفن کردن در بین شاخه های سبز بید می پیچند و آن را به همین صورت کنار گورش که معمولاً گورستانی در نزدیکی چشمه است می گذارند. سپس اسبی را که یالش به پهلو شانه شده است را از دور به گور و میت نزدیک می کنند. در این هنگام مردان و به ویژه زنان به شیون و زاری و مو فشانی می پردازند. هنگامی که اسب را آرام آرام می برند شیون و زاری شدت می گیرد. چمر شعر ویژهٔ خود را نیز دار و با زرنا و دهل برگزار میشود

[ چِ ، مِ ]؛ چمر در زبان تبری ( مازنی ) به معنای صدا و صوت می باشد.

بپرس