پی باره ای کو چماند به جنگ
بمالد بر و روی جنگی پلنگ.
فردوسی.
چماند به کاخ من اندرسمندسرم برشود به آسمان بلند.
فردوسی.
دم سخت گرم دارد که به جادویی و افسون بزند گره برآتش بچماند او شما را.
مولوی ( از انجمن آرا ).
رجوع به چم و چمان و چمانیدن و چمیدن شود.