چمار

لغت نامه دهخدا

چمار. [ ] ( اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «مزرعه ای از مزارع کوهستان سیرجان کرمان است.». ( از مرآت البلدان ج 4 ص 263 ).

پیشنهاد کاربران

🇮🇷 چمار واژه ای پارسی است 🇮🇷
چمار ( معنی ) : معنی
چَمار: چم آر = آورنده معنی، دارای معنا و مفهوم؛
دعوی کنی که شاعر دهرم ولیک نیست
در شعر تو نه حکمت و نه لذت و نه چم. شهید بلخی [سده 3 و 4] ( از فرهنگ اسدی )
چه جویی آن ادبی کان ادب ندارد نام
چه گویی آن سخنی کان سخن ندارد چم. رودکی [سده 3 و 4] ( از فرهنگ اسدی ) .
معنی، یعنی؛ مثلاً �آذر به چمار آتش است�: آذر به معنی آتش است.
یا واژه ی جشن از واژه ی "یسنه" اوستایی و "یزشن" پهلوی به چمار ( معنای ) ستایش، نیایش و آیین های شادمانی است .

بپرس