چم گاو

لغت نامه دهخدا

چم گاو. [ چ َ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان درختنگان بخش مرکزی شهرستان کرمان که در 4 هزارگزی شمال خاوری کرمان و 2 هزارگزی شمال خاوری راه مالرو شهداد به کرمان واقع است و 15 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

چم گاو. [ چ َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان آیدغمش بخش فلاورجان شهرستان اصفهان که در 38 هزارگزی باختر فلاورجان و در کناره شمالی زاینده رودواقع است. کوهستانی و معتدل است و 383 تن سکنه دارد. آبش از زاینده رود. محصولش غلات ، پنبه و برنج. شغل اهالی زراعت و گله داری. صنایع دستی زنان کرباس بافی و راهش مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).

چم گاو. [ چ َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان گندمان بخش بروجن شهرستان شهرکرد که در 40 هزارگزی باختر بروجن ، متصل به راه مالرو عمومی واقع است. کوهستانی و معتدل است و 122 تن سکنه دارد. آبش از زاینده رود. محصولش غلات و حبوبات. شغل اهالی زراعت و راهش مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).

فرهنگ فارسی

دهی از دهستان گندمان بخش بروجن شهرستان شهرکرد .

پیشنهاد کاربران

بپرس