چلیم

لغت نامه دهخدا

چلیم. [ چ َ / چ ِ ] ( اِ ) چیزی که تنباکو در آن گذاشته آتش بر آن نهند. ( آنندراج ). مرادف چلم. ( از آنندراج ). مأخوذ از هندی چلم و سرغلیان. ( ناظم الاطباء ). در لهجه بلوچی قلیان :
ما چو طغرا بهواداری مینامئلیم
دستیار نی بدبوی چلیم اینجا کیست ؟.
باقر کاشی ( از آنندراج ).
رجوع به چلم شود.

فرهنگ فارسی

نوعی ازغلیان، سرغلیان گلی
( اسم ) گیاهی از رد. پیوسته گلبرگان که خود تیر. جدا گانه ای را شبیه به تیر. زیتونیان تشکیل میدهد و آن در مرداب میروید و دارای گلهای تنها و چهار قسمتی است ابو قرنین شاه بلوط آبی .

فرهنگ معین

(چَ ) [ هند. ] (اِ. ) سر قلیان .

فرهنگ عمید

۱. نوعی قلیان.
۲. سر قلیان گلی.

پیشنهاد کاربران

دوست من که می فرماید همه این واژه ها تورکی هستند، خوب خواهشن به نهاد های ترکی بروند و ببینند که آیا آن ها هم گفته های شما را می پذیرند یا نه. دیگه کم مانده همه زبانان ایرانی را تورکی بنامید!
در ترکمنی چِلیم ( چئلئم ) به معنای سیگار است
چِلیم در زبان ترکی به حلیمی که هنوز کامل نپخته باشد گفته می شود چلیم بر وزن حلیم.
به قلیان در زبان بلوچی میگن چلیم
چلیم در زبان بلوچی همان قلیان هست
چیلیم. نارگیله ، قلیان کلمات تورکی هستند. چون در عربی و لهجه هایش حروف گچپژ، و جود ندارد. و در فارسی غین. و قاف نیست.
چیزی که تنباکو در آن گذاشته و آتش نهانده

بپرس