چلسه. [ چ َ س َ ] ( ص )خُرد. ( صحاح الفرس ). کوچک. مقابل بزرگ : بنشست و یکی کاغذک چلسه برون کردحاصل شده از کدیه به جو جو نه به مثقال.انوری ( از صحاح الفرس ).