چلانده


مترادف چلانده: فشرده، شیره گرفته، عصاره گرفته، له، لهیده

فرهنگ فارسی

( اسم ) فشار داده شده عصاره گرفته .

فرهنگ عمید

ویژگی آنچه فشرده شده، ویژگی چیزی که با فشار، آب آن را گرفته باشند.

پیشنهاد کاربران

بپرس